ظریف: درباره سوریه پیام هایی بین ایران و آمریکا رد و بدل شده است
سیاستگذاریها درباره موضوع هستهیی در شورای عالی امنیت ملی، مذاکرات توسط وزارت خارجه
محمدجواد ظریف عصر دوشنبه در جمع خبرنگارانی که وی را در سفرش به عراق همراهی میکردند، با اشاره به تصمیمگیری در مورد موضوع هستهیی خاطرنشان کرد: سیاستگذاریها و تصمیمگیری درباره موضوع هستهیی در شورای عالی امنیت ملی شکل میگیرد و هماهنگیهای پرونده هستهیی در آنجاست اما مذاکرات بینالمللی توسط وزارت خارجه انجام میگیرد که براساس ضرورت مذاکرات، استراتژی و تاکتیکهای مذاکراتی در اختیار وزارت خارجه خواهد بود.
1+5 با رویکرد جدید وارد مذاکره شوند
وزیر خارجه کشورمان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه یک مقام انگلیسی اعلام کرده است پیشنهاد 1+5 در آلماتی به ایران به جای خود باقی است و در مذاکرات آینده مطرح میشود، گفت: من فکر میکنم آنها (1+5) نیاز دارند به گذشته برنگردند و با رویکرد جدید وارد مذاکره شوند. رویکردی که نشان دهد، اراده سیاسیشان حل موضوع هستهیی است.
وی در پاسخ به سوالی دیگر درباره تیم مذاکره کننده هستهیی گفت: تیم مذاکره مجموعهای از همکاران وزارت خارجه و دوستان تخصصی دستگاههای ذیربط است که آنها براساس پایبندی به رویکرد دولت تدبیر و امید در روابط بینالملل و داشتن نگاه کارشناسی به موضوع هستهیی انتخاب میشوند.
ظریف تصریح کرد: برای این کار از دوستانی که در تیم دکتر روحانی و تیمهای هستهیی دولتهای نهم و دهم حضور داشتند استفاده میکنیم البته از افراد جدید از وزارت خارجه و دستگاههای مختلف که توانمندی پیگیری مذاکره را داشته باشند و نقش سازندهای برای پیشبرد اهداف مذاکره مبنی بر حراست از دستاوردهای هستهیی دانشمندان کشور و برطرف کردن نگرانیهای جامعه بینالملل است، استفاده میکنیم.
رییس دستگاه دیپلماسی درباره اهمیت رفع نگرانیهای بینالمللی از موضوع هستهیی اظهار کرد: رفع نگرانیهای بینالمللی را برای امنیت ملی و ثبات کشور و حضور فعال در صحنه بینالملل ضروری میدانیم بنابراین آمادگی داریم با کسانی که با این رویکرد همراه هستند، همکاری کنیم.
برخی از افراد تیم مذاکرهکننده انتخاب شدهاند
ظریف خاطرنشان کرد: برخی از افراد تیم مذاکرهکننده انتخاب شدهاند و منتظریم کسانی که باید از دستگاههای دیگر معرفی شوند نیز اعلام شوند تا یک تیم منسجم تشکیل شود.
وی درباره معرفی تیم هستهیی گفت: وقتی مذاکرات شروع شود، افراد تیم را میشناسیم.
بسته به سطح مذاکرات، افراد مذاکره کننده هم تغییر میکنند
وی ادامه داد: بسته به این که سطح مذاکرات چه باشد، افراد مذاکره کننده هم تغییر میکنند. اگر بنده مذاکرات را هدایت کنم، یک گروه همراه من خواهند بود و اگر قرار شود دوستان دیگر مذاکرات را هدایت کنند برخی از افراد تغییر میکنند.
وزیر امور خارجه در پاسخ به این که مذاکرات در چه سطحی برگزار خواهد شد؟ تصریح کرد: خیلی به دنبال شکل کار نیستم. ترجیح میدهیم مذاکرات در سطحی برگزار شود که اراده سیاسی لازم برای رسیدن به راهحل در آن سطح متبلور شود. ما احساس میکنیم تاکنون چنین اراده سیاسی از طرف مقابل نشان داده نشده است. البته ممکن است آنها (1+5) هم ادعا کنند ایران چنین اراده سیاسی برای حل مساله نداشته است. به هرحال امروز شرایط جدیدی وجود دارد که البته به معنای کوتاه آمدن از اصول جمهوری اسلامی نیست بلکه به معنی تلاش برای رسیدن به تفاهم براساس منافع و اهداف مشترک است که از یک طرف این اهداف باید دسترسی و اعمال حق به استفاده از تکنولوژی صلحآمیز هستهیی از جمله غنیسازی را برای ایران فراهم کند و از طرف دیگر همراه با این هدف تضمین صلحآمیز بودن برنامه هستهیی ایران میتواند مدنظر باشد. به نظر من تضمین صلحآمیز بودن برنامه هستهیی بدون دسترسی شفاف و قانونمند ایران به فنآوری هستهیی که توسط دانشمندان پرافتخار کشور بومی شده است، معنی میشود. بدون تضمین این امر ممکن نیست بتوانیم به راهحلی برسیم.
ظریف تاکید کرد: ایران هر دو هدف یعنی دسترسی به حق استفاده از تکنولوژی هستهیی و رفع نگرانیهای بینالمللی را در جهت مصالح خود میبیند و آمادگی دارد در این زمینه اقدام کند.
به گزارش ایسنا، ظریف ادامه داد: البته رویکردی که ما انتظار داریم 1+5 در پیش بگیرد با افزودن بر تحریمهای غیرقانونی و غیرعادلانه که تنها به ضرر مردم است،متفاوت است. ما معتقدیم تحریمها نتوانسته دولت و ملت ایران را از پیگیری برنامه صلحآمیز هستهییاش منصرف کند. این تحریمها نشاندهنده آن است که آنها اراده سیاسی برای تعامل سازنده با ایران ندارند. من به کشورهای 1+5 توصیه میکنم با یک رویکرد جدید که نشاندهنده حسننیت و عزم سیاسیشان است، وارد شوند.
او ادامه داد: تداوم راهی که در 10 سال گذشته نتیجهای برای کسی به بار نیاورده است، فایدهای ندارد.
لس آنجلس تایمز خبر داد: دیدار احتمالی اوباما با حسن روحانی در حاشیه نشست سازمان ملل
لیس انجلس تایمز مدعی شد: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا احتمالا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار می کند.
ایران و آمریکا با برقراری ارتباط در مورد سوریه درحال ارسال سیگنال هایی در جهت ذوب شدن یخ های روابط دو کشور هستند. واشنگتن و تهران هم اکنون در حال حرکت به سوی مذاکره مستقیم هستند.
اوباما در هفته های اخیر با حسن روحانی رئیس جمهور ایران نامه نگاری کرده است.
رئیس جمهور ایران روز 24 سپتامبر در سازمان ملل سخنرانی خواهد داشت و مقامات امریکا می گویند، امکان دارد که آنها در حاشیه نشست با روحانی دیدار کنند.
مسئولان امریکایی و ایران همچنین می گویند که در حال تدارک مقدمات گفتگوی رو درو بین دو دولت پس از 34 سال هستند.
دو دولت سخنان آشتی طلبانه ای در روزهای اخیر به زبان اوردنده که نشان دهنده انگیزه دو کشور برای کاهش تنش ها است.
اوباما در 4 مصاحبه تلویزیونی اخیر خود اعلام کرد که ایران نقشی سازنده در ترغیب بشار اسد به عدم استفاده از سلاح های شیمیایی داشته است.
کاخ سفید اعلام کرد که نمی تواند در مورد نامه نگاری اوباما اظهار نظر کند یا آن را تایید کند، اما برنادت ماهین سخنگوی شورای امنیت ملی گفت: در صورتی که تهران جدی باشد، واشنگتن آماده گفتگو با آنها است.
در کنار مزایای متعدد این هورمون، یکی از عوارض آن سرکوب نسبی سیستم ایمنی است که باعث می شود بدن در مقابل برخی آسیبها، از جمله بیماری های مسری، آسیب پذیر شود.
از سوی دیگر بستن درب و پنجره ها برای تامین شرایط آب و هوای مناسب و متفاوت با هوای بیرون و عدم تهویه محیط های زندگی و تردد باعث می شود عوامل بیماری زا از جمله ویروسها بسیار بیشتر از قبل انسانها را تحت تاثیر قرار دهند.
در این شرایط امکان ابتلا به سرماخوردگی و آنفولانزاهای ویروسی بالاخص به علت سرایت سریع آنها بسیار شایع می شود.
آمار جوامع صنعتی نشان می دهد آنفولانزا به عنوان یکی از علل اصلی غیبت از محیط کار از نظر اقتصادی یکی از آسیب رسان ترین بیماریها است. به همین دلیل و دلایل متعدد دیگر ضرورت دارد به نحو مناسب از بروز این بیماری پیشگیری به عمل آید.
یکی از بهترین روشها که از قدیم الایام درکشور ما جایگاه مهمی داشته استفاده روزانه از مرکبات است.
روزانه mg 5000 ویتامین C جهت پیشگیری از آنفولانزا اغلب توصیه می شود. این مقدار معادل حدود 10 پرتقال است و ضمن آنکه هزینه های هنگفتی خواهد داشت با وارد کردن انرژی زیادتر از نیاز موجب چاقی وعوارض دیگر می شود.
به همین دلیل ضرورت دارد از ترکیبات خالص مثل مکملهای ویتامین C استفاده نمود. در این میان فراورده های طبیعی نقش برجسته ای ایفا می کنند. به عنوان مثال قرص های آسکورفیت با طعم پرتقال و رایحه دلپذیر ضمن آنکه تجربه منحصر به فردی برای استفاده کننده بوجود می آورند، به ازای هر قرص معادل 2 عدد پرتقال ویتامین C طبیعی موردنیاز برای پیشگیری را تامین می کند و با قیمتی ناچیز باعث پیشگیری از سرماخوردگی و... می شود.
زمين لرزهای به بزرگی 2 در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) "ري" تهران را لرزاند.
تاريخ وقوع زلزله: |
يكشنبه، 17 شهريور 1392 در 12:26:40 2013-09-08 07:56:40 |
بزرگي زلزله: |
۲.۰ |
نوع بزرگي: |
MN |
موقعيت رومركز زلزله: | ۳۵.۶۵ شمالي و ۵۱.۵۰ شرقي |
عمق: | ۱۲ كيلومتر |
عدم قطعيت مكاني: | ۴.۳۵+/- كيلومتر در جهت شمالي - جنوبي ۳.۳۳+/- كيلومتر در جهت شرقي - غربي |
منطقه: |
استان تهران |
فاصلهها: |
7 كيلومتري ري، تهران |
به گزارش بولتن نیوز، اواخر خردادماه سال 90 بود که نیروی زمینی سپاه دست به یک سلسله عملیات برای برقراری امنیت در منطقه شمالغرب زد.
اگرچه سابقه جهاد برای برقراری امنیت در مناطق کردنشین در انقلاب اسلامی به ماههای اول پیروزی انقلاب بر میگردد اما این بار با وجود گذشت بیش از سه دهه از آن سالها، یک بار دیگر پاسداران انقلاب باید خون خود را برای امنیت هموطنان کُرد میدادند.
فتح قلههای امنیت در شمالغرب البته به راحتی نبود چراکه گروهکهای ضدانقلاب با حمایتهای همه جانبه اطلاعاتی و حتی لجستیکی غرب (به سردمداری آمریکا) این بار با تمام توان آمده بودند تا خاک بخشی از ایران را به توبره بکشند.
این عملیاتها که در نیمه اول سال 90 انجام شد، تا اواخر شهریور به طول انجامید تا نهایتا با تقدیم دهها شهید و جانباز در این عملیاتها، بار دیگر امنیت به منطقه بازگشت و گروهکهای ضدانقلاب مجبور به ترک خاک ایران شدند.
یگان ویژه نیروی زمینی سپاه که یگان «صابرین» نامیده می شود ازجمله یگانهایی است که عضویت در آن نیازمند پشت سر گذاشتن مراحلی دشواری است که از عهده کمتر کسی بر میآید و در واقع هرآنچه از سختی یگانهای ویژه در فیلمها دیدهاید در صابرین عینیت مییابد.
یگانی که میتوان آن را همرده یگانهای ویژه در ارتشهای مجهز دنیا دانست اما با یک وجه تماتیز مهم و آن هم روحیه ایمان و شهادت طلبی که نظیری در ارتش های دنیا ندارد. صابرین با شهدایی که در شمالغرب فدای امنیت کشور کرد، کارنامه درخشانی که از خود به جای گذاشت.
آنچه در ادامه آمده است گفتگو با سردار مرتضی میریان فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب و جانشین فعلی معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه است که به بررسی نقش این یگان در برخورد با پژاک پرداخته است.
*****
سردار میریان در ابتدا با اشاره به نامگذاری یگان صابرین گفت: نام صابرین برگرفته از آیه 65 سوره انفال است که خداوند در این آیه یک مقایسه کمى کرده و توان صابرین را در برابر دشمن، یک به 10 مشخص مىکند، البته خداوند در اینجا قید مىکند به شرطى که ایمانشان قوى باشد.
وی افزود: در نیروى صابرین هم مهمترین مشخصه ایمان و اعتقاد است. دو مشخصه مهم دیگر براى این نیرو نظر گرفته شده است، یعنى یک نیروى صابرین، فردى 3 بعدى است. بعد دوم و سوم، علم و تخصص و دیگر توان بالاى جسمى است. همه اینها از آموزهاى دینى گرفته شده و در آییننامه صابرین هم آورده شده است.
* بسیج امکانات و فدراسیونهای کشور برای تشکیل صابرین
جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه ادامه داد: وقتی قرار بود یک نیروى ویژه تشکیل شود، آموزشهایش هم باید خاص و متناسب با تعریف نیرو باشد. در ابتدا یک بحثى بود که این آموزش در خارج از کشور صورت بگیرد یا داخل و آیا داخل توان چنین آموزشهایى را دارد یا ندارد؟ در آن زمان جلسات مکررى در آموزش نیروى زمینى در این خصوص برگزار شد. نهایتاً بحث بر این شد که شاید ما به تنهایى توان آموزش کامل را نداشته باشیم اما با بسیج امکانات کشور مثل فدراسیونهاى مختلف مىتوانیم به هدفمان برسیم.
میریان تصریح کرد: ما در طول دوره یکم و دوم از 300 مربى استفاده کردیم که بخش زیادى از آن بیرون از سپاه بود. فدراسیونهاى کوهنوردى، صخره نوردى، رزمى، تیراندازى و خیلى فدراسیونهاى دیگر را آوردیم پاى کار و از مربیان آنها استفاده کردیم. یعنى تمام کشور را بسیج کرده و پاى کار آوردیم تا امروز با گذشت قریب به 12 سال از تشکیل صابرین، مربیان متخصص خودمان را داشته باشیم.
* داوطلب و شهادتطلب بودن اولین ویژگیهای صابرین
وی در خصوص نحوه انتخاب نیروهاى اولیه صابرین، گفت: فراخوان دادیم و شرط اولیه هم این بود که داوطلبین، نیروى رسمى سپاه باشند. در اولین مرحله تعدادى داوطلب شدند. افراد باید دو ویژگى مىداشتند تا وارد مراحل بعدى شوند، اول داوطلب بودن و دوم شهادت طلب بودن.
فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب اظهار داشت: اولین تستى که گرفتیم این بود که 54 کیلومتر راهپیمایى مداوم و با تجهیزات داشتیم که چند نفر ریزش کردند. انواع و اقسام تستها را از این افراد گرفتیم، از تستهاى بدنى تا روانى و هوش. بحث هوش و آمادگى ذهنى فاکتور خیلى مهمى است. نیروهاى ویژه در شرایط سخت قرار مى گیرند و خودشان باید تصمیم بگیرند، طرح ریزى کنند و عملیات انجام دهند. لذا باید از هوش بالایى برخوردار باشند. همچنین صعودهاى بالاى 4000 متر، حدود 300 کیلومتر جنگل نوردى، 500 کیلومتر کویرنوردى و بالاى 1200 متر صخره نوردى از دیگر آزمایشهاى ما بود.
* تکاور، نیروى مخصوص و نیروى ویژه؛ سه سطح صابرین
میریان با بیان اینکه سطوح تکاور، نیروى مخصوص و نیروى ویژه براى صابرین تعریف شده است، خاطرنشان کرد: در هنگام تشکیل صابرین، متون و اطلاعات مربوط به 11 نیروى ویژه در دنیا ترجمه و مطالعه شد بخصوص نیروهاى ویژه انگلیس که حدود 400 سال قدمت دارد و تقریباً پایه و الگوى همه نیروهاى ویژه در دنیاست و اغلب کشورها از آن الگو گرفتهاند. ما هم از تجارب دیگران حتى اگر دشمن باشد نگذشتیم.
جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه افزود: ما زیربنا و پشتوانهاى بسیار قوى داریم که بسیارى از آن آموزههاى قرآنى است و سیره اهل بیت(ع) و پیامبر اکرم(ص) که مىتواند بسیار کارساز باشد. بنیادىترین بحثهاى ما و ویژگى عمده ما یعنى ایمان، علم و تخصص و توان جسمى برگرفته از قرآن است.
* جنگ شمالغرب، جنگ ارادهها بود
فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب تاکید کرد: در نبرد اخیر در شمالغرب هم همین بود. اگر اراده نیروها قوى نبود، شکست مىخوردیم. این اراده ما را پیروز کرد. در حقیقت جنگ، جنگ ارادهها بود. اساس صابرین هم همین است. یعنى اگر ما آن صبر و تحمل و استقامت را داشته باشیم، پیروز هستیم. اگر اراده ضعیف باشد با دو شکست به اصطلاح جزئى کار ما تمام است. لذا این نکته خیلى مهم است که اراده قوى پیروز کننده جنگ است.
* تک تیراندازها نقش تاثیرگذاری در عملیات شمالغرب داشتند
وی با اشاره به نقش تکتیراندازها در عملیات شمالغرب، تصریح کرد: تک تیراندازها نقش تاثیرگذاری داشتند و باید روى تک تیرانداز حساب ویژهاى باز کرد. گاهى یک تیر ممکن است ورق جنگ را برگرداند. در دوران دفاع مقدس، تلفاتى که دشمن با تکتیراندازش از ما مىگرفت با تانکش نمىتوانست بگیرد. در این عملیات تکتیراندازهایمان با استفاده از تجارب و تجهیزات خوبى که داشتند تلفات بالایى از دشمن گرفتند.
میریان در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: از گذشته در غرب کشور دو گروه عمده داشتیم یکى گروه دموکرات و یکى کومله، که گروه دموکرات 70 سال قدمت دارد. این گروهها همیشه آلت دست بیگانه بودند. یک روزى شوروى، یک روز آمریکا و انگلیس و سایر قدرتهاى خارجى دیگر و هیچوقت هم دستاوردى نداشتهاند و وقتى آن بیگانگان به اهداف خود رسیدهاند بر سر اینها معامله کردهاند.
وی ادامه داد: تنها کارى که اینها کردهاند این بوده که مزاحمتها و دردسرهایى براى حکومت مرکزى ایجاد کرده و تعدادى کشته روى دست حکومت و خودشان گذاشتهاند. همچنین خسارتهایى به مردم منطقه وارد کرده و باعث عدم پیشرفت و عمران منطقه غرب شدهاند.
فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب گفت: این دو گروه حدود 25 سال با جمهورى اسلامى معارضه کردند و چیزى هم به دست نیاوردند جز ضربه زدن به منطقه. جمهورى اسلامى به همه استانها نگاه یکسانى داشت اما این گروهها با جنایتهاى خود مانع تحقق این نگاه بودند. افرادى که براى خدمت و آبادانى به این مناطق مىرفتند با تهدید و شکنجه و کشته شدن روبرو مىشدند و به این وسیله پتانسیلهاى زیادى از دست رفت.
میریان افزود: با فشارى که از طرف مردم به اینها آمد، فهمیدند باید اسلحه را کنار بگذارند و این راه به جایى نمىرسد. امروز می بینیم که در مناطق مرزى و روستایى کردستان به برکت امنیتى که بوجود آمد، عمران و آبادانى بسیار خوبى برقرار است.
* حدود سال 80 مسئولین متوجه عضوگیری پ.ک.ک در ایران شدند
جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه با اشاره به شکلگیری گروه پ.ک.ک، اظهار داشت: حدود 35 سال پیش در ترکیه یک گروه کردى به نام پ.ک.ک شکل گرفت که در مبارزه و تقابل با نظامیان این کشور بود چون نظامیان ترکیه با تفکر آتاتورکى، ظلم زیادى مىکردند. در ترکیه 9 استان کردنشین و 25 میلیون کرد وجود دارد. اینها با ما مشکل خاصى نداشتند و ما هم دشمنى با اینها نداشتیم. تا اینکه در حدود سال 80، مسئولین متوجه شدند اینها در حال عضوگیرى و نفوذ در ایران هستند و دارند تبدیل به یک تهدید مى شوند.
فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب خاطرنشان کرد: به هرحال در اوایل دهه 80 پ.ک.ک چهار شاخه را براى ترکیه، عراق، سوریه و ایران تشکیل داد که شاخه ایرانش «پژاک» نام گرفت. البته اینجا باید بگویم که پژاک و پ.ک.ک هیچ فصل ممیزى ندارند و ما هیچ تفاوتى در ابعاد مختلف میان این دو ندیدیم. چه در تجهیزات، چه آموزشها، مقرها و سایر موارد.
* استفاده از جاذبههای جنسی برای جذب در پژاک
میریان در خصوص شیوههاى جذب نیروى این گروهها، گفت: جوانان روحیه هیجانى دارند و این گروههاى مسلح و معاند از این منظر مىتوانند جذابیتهایى داشته باشند. نکته دیگر استفاده از جاذبههاى جنسى است چون دختران را هم جذب مىکنند. عمده دخترانى که جذب این گروه مىشوند، کسانى هستند که با خانوادههاى خود مشکلاتى دارند و از خانه فرار مىکنند، مثل ازدواج هاى اجبارى.
حضور و استفاده زنان در گروهک تروریستی پژاک
وی ادامه داد: موضوع دیگر سوءاستفاده از مشکلات اقتصادى مردم منطقه و معضل بیکارى است. مبالغى که عمدتاً از طریق قاچاق و حامیان خارجى خود مثل آمریکا و رژیم اسرائیل کسب مىکنند، به اعضاى خود مىپردازند. ارمنستان هم که با ترکیه اختلافات عمیقى دارد از اینها حمایت مىکند.
جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه با اشاره به نسبت و ارتباط این گروهها با آمریکا، اظهار داشت: رویکرد آمریکا حدوداً از سال 80، تغییراتى کرد و آنها بعد از مطالعاتى که داشتند به این نتیجه رسیدند که باید تهدید اسلام را جایگزین تهدید کمونیسم کنند و بزرگترین اشتباه تاریخى خود را مرتکب شدند چون تهدید خداپرستى را جایگزین تهدید بىخدایى کردند.
* 11 سپتامبر بهانهای در راستای ابرقدرت شدن آمریکا بود
میریان تاکید کرد: پس باید بهانهاى براى اقدام علیه این تهدید فرضى درست مىکردند. وزیر دفاع آمریکا دو سه سال پیش از 11 سپتامبر مىگوید ما باید در آمریکا ضربهاى بخوریم تا این ضربه بهانه لشگرکشى ما به خاورمیانه شود. 70 نفر از استراتژیستها و متفکرین آمریکا نامهاى براى بوش پدر مىنویسند و مى گویند بعد از فروپاشى شوروى تا 10 سال دنیا گیج است. این یک فرصت تاریخى براى آمریکاست و باید میخ خودش را به عنوان ابرقدرت دنیا بکوبد و اگر نکوبد این فرصت براى همیشه از بین مىرود و ما دیگر نمىتوانیم ابرقدرت باشیم.
وی افزود: بر همین اساس مىبینیم که ماجراى 11 سپتامبر اتفاق مىافتد. اگر نگوییم خودشان این حرکت را کردند اما به آن کمک کردند. آمریکایىها یک خصوصیتى که دارند این است که مىگویند جلوى هیچ کارى را نگیرید و بگذارید اتفاق بیافتد. سعى کنید موضعى بگیرید که از هر اتفاقى بیشترین بهره را ببرید.
* «کیک 200 میلیون دلارى» اعراب برای آمریکا
جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه تصریح کرد: در ماجراى حمله عراق به کویت، پیش از حمله، وزیرخارجه آمریکا اعلام کرد اگر بین دو کشور عربى جنگى باشد موضع ما بىطرفى است، در حالیکه داشتند طراحىهاى جنگى مىکردند. اسم این جنگ را هم گذاشتند «کیک 200 میلیون دلارى» چون پول جنگ را از حکام عرب گرفتند و تمام تجهیزات جنگى خود را با پول اعراب نوسازى کردند. آمریکایى ها با چنین تفکر و رویکردى وارد منطقه شدند و نیاز به مزدورانى هم داشتند. امثال ریگى و پژاک را مىتوان سرباز بىجیره و مواجب آمریکا دانست. روى اینها سرمایه گذارى کردند و مشغول تقویت اینها شدند.
* هرلحظه باید آماده و گوش به زنگ باشیم
فرمانده یگان ویژه صابرین در عملیات شمالغرب با بیان اینکه برخىها شاید فکر کنند اینها چهارتا قاچاقچى ساده هستند، گفت: حضرت آقا عبارتى دارند به این مضمون که اگر شما در سنگرهایتان خوابید، دلیلى ندارد دشمنتان هم خواب باشد. او بیدار است و کار خودش را مى کند. ما هرگز نباید دشمنمان را دست کم بگیریم. هرچند بزرگنمایى هم درست نیست و نمىکنیم. الان هم همینطور است و نباید فکر کنیم چون پیروز شدیم، دیگر همه چیز تمام شد. هرلحظه باید آماده و گوش به زنگ باشیم.
میریان با اشاره به بخشی از اقدامات در عملیات شمالغرب، اظهار داشت: در ابتدای کار، اقدامات اولیه از جمله شناسایى و طرحریزى در منطقه شمالغرب آغاز شد. جاده سازى و مهندسى که شروع شد، حساسیت آنها هم زیاد شد و درگیر شدند و مزاحمتهایى را براى کار مهندسى آغاز کردند.
* کاشت 14 مین در یک جاده توسط پژاک
وی خاطرنشان کرد: ما در خاک خودمان مشغول کار عمرانى بودیم و به نوعى آنها بودند که با ایجاد مزاحمت جنگ را شروع کردند. بعضاً تا 14 مین در یک جاده مى گذاشتند که تقریباً تمام مینهاى آنها کشف شد. مثلاً ما شروع کردیم به جاده زدن در بورالان که براى آنها بسیار گران آمد و به شدت با ما درگیر شدند و 10 تا 20 کشته در این قضیه دادند تا جلوگیرى کنند که البته موفق هم نشدند و ما کار خودمان را کردیم.
جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه با بیان اینکه دشمن به دو چیز اعتراف کرد؛ نخست اینکه شما به هر جایى حمله مىکنید آنجا را مىگیرید و دوم هم اینکه ما توانایى پس گرفتن این مناطق را از شما نداریم، گفت: مثلاً با قوىترین نیروهایشان حمله کردند براى گرفتن قله حاج ابراهیم و 17 کشته هم دادند اما موفق نشدند. در یک جمع بندى مى توان گفت با جانفشانى و شجاعت نیروها که ناشى از ایمانشان بود، ما روى قلههاى عزت قرار گرفتیم و دشمن به دره هاى ذلت رفت.
وی ادامه داد: در جریان دستگیری ها درگیری مسلحانه که بین نیروهای پلیس و اراذل و اوباش رخ داد تعدادی از آنها مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.
رئیس پلیس تهران با بیان این که تا زمانی که هنجارشکنان در پایتخت حضور داشته باشند طرح های پلیس ادامه دارد تاکید کرد: مردم از ما توقع دارند بر اساس قولی که به آنها داده ایم با هنجارشکنی برخورد کنیم و ما درصدد برآورده کردن خواسته های همشهریان هستیم.
ساجدی نیا افزود: امیدواریم دستگاه قضائی نیز احکام بازدارنده ای را برای این افراد صادر کند تا این افراد دست از شرارت بردارند.
وی با اعلام اینکه برخی از این افراد اظهار پشیمانی کرده و دیگر دست به شرارت نمی زنند تصریح کرد: این افراد در پلیس شناسنامه دارند و به پایگاه های ما احضار می شوند اما بسیاری از این افراد پس از دستگیری از اقدامات مجرمانه خود پشیمان شده و دست از شرارت بر می دارند. پلیس نظارت کافی را بر روی اراذل دستگیر شده پس از آزادی دارد و امیدواریم مجموعه های مددکاری نیز به کمک این افراد بیایند تا اراذلی که توبه کرده اند به جامعه باز گردند. بیش از 97 درصد دستگیر شدگان طرح های پلیس سابقه دار هستند.
یک پایگاه صهیونیستی مدعی شد در مذاکرات بین باراک اوباما و ولادیمیر پوتین، بر سر کاهش تحریمهای ضدایرانی ایالات متحده هم توافقاتی شده است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه صهیونیستی دبکا
، نزدیک به منابع اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، پوتین و اوباما در خصوص کاهش تحریمهای ایران به توافق رسیدهاند.
بنابراین گزارش، حسن روحانی، رئیسجمهور ایران روز سهشنبه اعلام کرد که ممکن است در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در نیویورک برگزار میشود، مذاکرات حول مساله هستهای این کشور آغاز شود. وزارت خزانهداری آمریکا نیز برخی از تحریمهای مربوط به تبادلات ورزشی و انسانی بین ایالات متحده و سازمانهای مردمنهاد ایرانی و پروژههای زیستمحیطی را لغو کرد تا حسن نیت خود را نشان دهد.
بر اساس گزارش فوق، منابع ایرانی فاش کردهاند که پیامهای مخفیانهای بین ایران، واشنگتن، مسکو و دمشق رد و بدل شده است. در این پیامها ابتدا بر کنترل بینالمللی بر سلاحهای شیمیایی سوریه و از بین رفتن آنها تاکید شده است. بعد از آن، تهران هم برای مذاکره مستقیم با آمریکا در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد ابراز آمادگی کرد.
باراک اوباما در تمام مباحثات خود با پوتین تلاش کرد به ترکیبی از کنترل سلاحهای شیمیایی سوریه و حل برنامه هستهای ایران نظر داشت و این در حالی بود که پوتین بر راهکار دیپلماتیک تاکید میکرد. پوتین همچنین به اوباما تضمین داد که دستیابی به راهحل غیرنظامی در خصوص تسلیحات شیمیایی سوریه، تاثیر زیادی بر حل مساله هستهای ایران خواهد گذاشت.
این گزارش همچنین حاکی است که مقامات ایرانی بهطور کامل در جریان توافقات روسها و آمریکاییها بودهاند و تمام توافقات به تایید تهران رسیده است.
گزارش دبکا مستقلا قابل تایید نیست و منابع روسی و آمریکایی در خصوص آن اظهار نظری نکردهاند.

به گزارش خبرنگار فارس، الهه راستگو در نطق پیش از دستور خود توضیحاتی در مورد عملکردش در جلسه انتخاب شهردار ارائه کرد و صراحتا گفت که به قالیباف رای داده است. در هنگام صحبت های راستگو دانشور و مختاباد از جلسه خارج شدند و تعدادی از خبرنگاران اصلاح طلب نیز به دنبال دانشور رفتند. دانشور در جمع خبرنگاران گفت که راستگو در جمع فراکسیون اصلاح طلبان به قرآن قسم خورده بود که به هاشمی رای می دهد. وی ادامه داد: این کار راستگو بی اخلاقی بود که به قالیباف رای داد. وی اضافه کرد: درباره فعالیت اقتصادی برادران راستگو در شهرداری تحقیق می کنیم.
44 مجروح حادثه خونین بین دو دستگاه اتوبوس در اتوبان قم ـ تهران در سه بیمارستان قم بستری شدهاند.

به گزارش خبرگزای فارس از قم در پی تصادف خونین در اتوبان قم ـ تهران که منجر به کشته شدن 43 نفر و مجروح شدن 44 نفر دیگر شد با حضور دستگاههای امدادی مجروحان در بیمارستانهای شهید بهشتی نکویی و علی بن ابیطالب قم بستری شدهاند که اسامی آنها به شرح زیر است: بیماران منتقل شده به بیمارستان شهید بهشتی قم: فاطمه قربانزاده 34 ساله محمد اعرابی 23 ساله محمد اکبری 34 ساله سمانه بورقی 25 ساله زهرا بورقی 2 ساله فاطمه رمضانی 58 ساله سید حسین حسینی 27 ساله علی پور مصطفوی 30 ساله مریم تقی نژاد 34 ساله نرگس عرب زاده 9 ساله نسرین عرب زاده 2 ساله بناپور 61 ساله محمد علی فروزان 78 ساله بیماران منتقل شده به بیمارستان علی ابن ابیطالب(ع) قم: سید حسین روحانی 34 ساله علی موسی زاده 21 ساله زهره خان محمدی 46 ساله محمد حسین احمدی 50 ساله محمد کریم زاده اردکانی 27 ساله بیماران منتقل شده به بیمارستان نکویی قم: مریم بلوری 35 ساله عبدالله کاظم محمد یاسین 53 ساله نازنین زهرا رحیمی 3 ساله حامد طاوسی 30 ساله محمد طحان 52 ساله علی بورقی 55 ساله رضا نجفپور 27 ساله معصومه بورقی 50 ساله سید محمد جواد حسنی 32 ساله مریم کریمی 30 ساله حسن یوسفی 29 ساله حسن پورمعصومی 27 ساله حسن مروتی 43 ساله هوشنگ عربی 23 ساله پرنیاز پورسعید 26 ساله آرزو بلوری 3 ساله
حادثه خونین شب گذشته که در اتوبان قم ـ تهران به وقوع پیوست، منجر به کشته و زخمی شدن 87 نفر از هموطنان شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، شب گذشته اتوبوسی که از اصفهان به سمت تهران در حرکت بود در کیلومتر 30 اتوبان قم ـ تهران دچار ترکیدگی لاستیک شد؛ این خودرو پس از انحراف با عبور از گاردریل وسط اتوبان وارد لاین غربی شد و با یک دستگاه اتوبوس که از تهران به مقصد یزد در حرکت بود به شدت تصادف کرد. این تصادف شدید منجر به انفجار یکی از اتوبوسها شد و همین مسئله باعث شد تعداد مجروحان و فوت شدگان بسیار زیاد باشد. طبق آخرین اطلاعات اعلام شده بر اثر وقوع این حادثه مرگبار 43 نفر از هموطنان جان خود را از دست داده و 44 تن دیگر مجروح شدند. به محض وقوع حادثه با حضور استاندار و عدهای از مسئولان جلسه ستاد مدیریت بحران در محل وقوع حادثه تشکیل و تصمیمات لازم برای امدادرسانی به حادثه دیدگان اتخاذ شد. مجروحان این حادثه با تلاش دستگاههای امدادی به سه بیمارستان شهید بهشتی، نکویی و علیابنابیطالب منتقل شدند و وضعیت عمومی همه آنها مطلوب است. کشته شدگان این حادثه نیز به آرامستان بهشت معصومه (س) منتقل شدهاند تا اقدامات لازم برای شناسایی اجساد انجام شود. ستاد مدیریت بحران استان قم از خانواده داغدیدگان خواسته است ضمن خویشتنداری تا شناسایی اجساد همکاری لازم را با مسئولان داشته باشند. با دستور استاندار قم رسیدگی ویژه به مصدومان این حادثه در دستور کار قرار گرفته است تا دقایقی دیگر اسامی 44 نفر مجروح این حادثه در خبرگزاری فارس منتشر میشود.
شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد/معرفی دبیران پیشین و سوابق شمخانی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، با حکم حجت الاسلام حسن روحانی دریابان علی شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی معرفی شد.
پیش از این سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت می کرد و مسئول پیگیری پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران بود. البته این پرونده طی روزهای اخیر از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل شد.
پیش از شمخانی سعید جلیلی از سال 86 تا 92، علی لاریجانی از سال 84 تا 86 و حجت الاسلام حسن روحانی از سال 68 تا 84 به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت داشته اند.
امیر دریابان علی شمخانی متولد ۱۳۳۴ در اهواز است و رئیس مرکز مطالعات راهبردی نیروهای مسلح، عضو شورای راهبردی روابط خارجی ایران، رئیس کمیته سیاستهای دفاعی امنیتی شورای عالی امنیت ملی ایران، قائم مقام فرمانده کل و وزیر سپاه در کابینه میرحسین موسوی، وزیر دفاع در کابینه اول و دوم خاتمی به مدت هشت سال بوده است.
خبر انتصاب وی را ابتدا خبرگزاری فارس اعلام کرد و سپس محمدرضا صادق مشاور امور رسانهای رئیسجمهور در گفت و گو با تسنیم آن را تایید نمود.
روزنامه فرامنطقهای الحیات نوشت: رئیسجمهور آمریکا در پیامی از طریق سلطان عمان به تهران بر آمادگی خود برای گفتوگوهای مستقیم با ایران و گشودن صفحهای جدید در روابط دو کشور تاکید کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، منابع دیپلماتیک مطلع به روزنامه فرامنطقهای الحیات اعلام کردند که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا پیامی را بعد از تشکیل دولت دکتر حسن روحانی رئیس جمهور جدید ایران برای مقامات این کشور ارسال کرده مبنی بر اینکه واشنگتن تمایل دارد صفحهای جدید در مناسبات بین دو کشور باز کند.
این منابع اعلام کردند که این پیام که از طریق سلطان قابوس بن سعید شاه عمان به ایران منتقل شده و حاوی 4 محور بود و بر اساس آن دولت آمریکا از نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران استقبال کرد و اعلام آمادگی کرد تا تحریمهای اقتصادی تحمیل شده علیه ایران را کاهش دهد.
این منبع با تاکید بر اهمیت همگرایی مثبت ایران در جریان مذاکرات هستهای با کشورهای 1+5 تاکید کرد که این میتواند در سایه روی آوردن ایران به رفتار به جای گفتار در بازگشت اعتماد جامعه جهانی به ایران سهم داشته باشد.
این پیام با اشاره به اعلام آمادگی آمریکا برای آغاز گفتوگوهای مستقیم با تهران تاکید کرده که دولت آمریکا متمایل به گشودن صفحهای جدید در مناسبات خود با تهران است.
بر اساس ادعای این گزارش، سلطان قابوس این موضوع را با رهبر انقلاب اسلامی ایران نیز مطرح کرده و ایشان اعلام کرده اند به شرط تغییر رفتار آمریکا در قبال ایران این موضوع قابل تعامل است.
الحیات به نقل از منابع ایرانی نوشت که مقامات تهران مشکلی برای دیدار با آمریکایی ها در جریان سفر روحانی به نیویورک برای مشارکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد که پایان ماه جاری میلادی برگزار خواهد شد، ندارند، البته به شرطی که نتایج آن مثبت باشد.
این منابع عدم حمله آمریکا به سوریه را شاخصی مثبت در این راستا قلمداد و تاکید کردند این در حالی بود که ایران خواستار دوری از عملیات نظامی و متمرکز شدن بر فعالیتهای سیاسی بود تا آرامش و ثبات در سوریه حکمفرما شود.
دیوید کامرون اسناد محرمانه اش را در قطار جا گذاشته بود.
دفتر نخست وزیر انگلیس ادعا کرد، هیچ خطای امنیتی صورت نگرفته است و محافظان کامرون در اطراف آن بوده اند. اما مسافران قطار می گویند صندلی های اطراف خالی بود و هر کس می توانست به راحتی کیف را بردارد. طبق قانون انگلیس، کیف قرمزی که نخست وزیر این کشور در سفرها همراه دارد، باید به خوبی از انظار پنهان باشد. این نخستین بار نیست که نخست وزیر انگلیس متهم به حواس پرتی می شود. این بار منتقدین نگرانند مبادا اطلاعات محرمانه مربوط به عملیات جنگی در سوریه در این کیف بوده باشد، زیرا نخست وزیر انگلیس به تازگی از اجلاس سران جی-20 بازگشته است.
پاسخ به پرسش «امکان ورود نظامی ایران به جنگ آمریکا با سوریه» خود متوقف بر پرسش های دیگری است. اینکه آیا سوریه آنطور که سردار قاسم سلیمانی می گوید، واقعاً خط قرمز جمهوری اسلامی است؟ بر فرض هم که باشد، آیا ورود به جنگ مستقیم با آمریکا به صلاح ماست؟ آیا ما در این جنگ پیروز خواهیم بود؟ و حتی اگر پیروز شویم، نهایتاً سود برده ایم یا آسیب بیشتری دیده ایم؟ اصلاً به این پرسش ها بر چه مبنایی باید پاسخ داد؟ آیا باید آرمانی و ایدئولوژیک عمل کنیم و بگوییم «مالنا الا اهدی الحسنیین؛ یا پیروز می شویم که این بهترین است و یا کشته می شویم که این هم بهترین است»؟ و یا پا را روی زمین گذاشته و آرمان و ایدئولوژی را مختص شعار و عرصه جنگ روانی دانسته و در عمل، بر اساس واقعیات نظامی تصمیم بگیریم؟ و آیا بالواقع، بین ایدئولوژی و حقیقت، تفاوت وجود دارد؟
در این مجال مختصر، قصد و توان و علم پاسخ به تمام این پرسش ها را نداریم و طرح آنها صرفاً برای گشایش باب تأمل بود. بلکه تنها می خواهیم بر اساس یکی از پاسخ های ممکن به هر کدام از پرسش های فوق، به طرح یک دیدگاه بپردازیم.

اولین نقض در مقابل این ادعا آن است که اصلاً مگر ما توان نظامی مقابله با آمریکا را داریم؟ مگر نه این است که حفظ نظام از اوجب واجبات است و در سیره ائمه طاهرین، هیچگاه جنگ و انقلابی از طرف ایشان آغاز نشده که از نظر نظامی، پیروزی در آن قطعی باشد؟[1] پس وقتی ما می دانیم که عملاً در توازن سلاح و نیرو حریف آمریکا نیستیم، چه عقلاً و چه شرعاً موظف به ورود جنگ با این ابرقدرت نیستیم.
خب می توان از طرق مختلف ایدئولوژیکی به این پرسش پاسخ داد و مثلاً بحث جنگ هشت ساله خودمان و غلبه ایمان بر سلاح و... را مطرح کرد. اما جدای از این مباحث که بالواقع هم نمی توان آنها را نادیده انگاشت و برایشان مبانی مستحکم قرآنی وجود دارد، می توان بر روی زمین و با محاسبات مادی نیز شکست آمریکا در صورت ورود به جنگ با ایران را نتیجه گرفت.
خطایی که در پس تمام تحلیل های فوق نهفته، این است که پیروزی در جنگ را صرفاً در «رویارویی مستقیم نظامی» می انگارد. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند بر همین مبنا هم می توان زمین گیری آمریکا در حمله به ایران را با توجه به موقعیت ویژه ژئوپولتیکی کشورمان (شرق و جنوب کویر پهناور، شمال و غرب کوهستان و پایتخت در امن ترین مکان ممکن) نتیجه گرفت. اما به نظر می رسد منحصر کردن نتیجه جنگ به رویاروی مستقیم نظامی، ناشی از ساده انگاری بیش از حد آن است.
علاوه بر بُعد نظامی، جنگ به عوامل متعددی چون اقتصاد، امنیت، دیپلماسی، هوش و حتی «اتفاق» وابسته است. به یاد داریم که هیتلر بزرگ تنها و تنها بر اثر سهل انگاری در رساندن یک خبر شکست خورد و یا نتیجه جنگ برده ی «صفین»، توسط یک حیله فردی به صد در صد عکس خود تبدیل شد.
آنچه به عقیده ما دلیل باخت قطعی آمریکا در جنگ با ایران خواهد بود، بُعد «امنیتی-اقتصادی» این نزاع خواهد بود. پاشنه آشیل ایالات متحده که روز به روز نیز بر شدت شکنندگی آن افزوده می شود، دو چیز است: اول نیروی انسانی آسیب پذیر و دوم سیستم امنیت محور سرمایه داری اش. چرا برخی تصور می کنند که ایران تنها تدارک نظامی مستقیم در مواجهه با آمریکا دیده است؟ این بسیار بدیهی است و اتفاقاً مورد تأیید برخی مطلعین امنیتی کشورمان که به خطر انداختن امنیت داخلی آمریکا برای جمهوری اسلامی کاری بسیار بسیار آسان است. آمریکا عراق و سوریه و مصر نیست که روزی چند صد نفر در آن بر اثر حملات تروریستی کشته شوند و آب از آب تکان نخورد. کافیست تنها و تنها چند بمب کوچک در چند نقطه نیویورک و واشنگتن منفجر شود تا از یک سو راهپیمایی های میلیونی علیه دولت این کشور در خاک آن و از سوی دیگر، سقوط موشکی ارزش سهام شرکت هایی که «امریکا چیزی جز آنها نیست» اتفاق بیفتد.
ابداً لازم نیست جمهوری اسلامی بتواند موشکی به درون خاک آمریکا بفرستد؛ تنها کافیست موشکی تا چند هزار کیلومتری وال استریت برود و در همان فاصله هم نابود شود. آنگاه این جت ها و موشک های سرمایه است که ظرف 24 ساعت، خاک آمریکا را به مقصد کشورهای دیگر ترک می کنند. آنچه نقطه قوت و در عین حال، ضعف نظام سرمایه داری است، این است که «سرمایه بی وطن است» و وطن آن جایی است که در آن امنیت باشد. شاید امپراطوری عظیم هالیوود بتواند با پمپاژ احساسات امریکن پاتریوتی مردم بی آرمان و لذت محور خود را برای دفاع از خاکش در خود نگه دارد، ولی قطعاً «سرمایه» که خود پدرجد اینگونه تبلیغات است، ذره ای تحت تأثیر آن قرار نگرفته و به سرعت و بر اساس قوانینی که خود برای حیاتش بعنوان «آزادی اقتصادی» طراحی کرده، مهاجرت می کند.
نکته ای که باید بطور ویژه به آن توجه داشت، این است که «یک سیستم هرچه پیچیده تر شود، آسیب پذیر تر خواهد بود». در لحظه ای که «کامپیوتر» ظهور کرد، چیزی به نام «امنیت اطلاعات» دقیقاً بر خلاف ادعای سازندگان آن، بالکل فرو ریخت. لذاست که می بینیم امروزه روسیه از دستگاه های تایپ ماشینی برای نگارش اسناد امنیتی خود استفاده می نماید و «دیجیتال زدایی» گسترده ای را در سیستم اطلاعاتی-امنیتی اش آغاز نموده. سیستم هرچه پیچیده تر شود، در عین حال وابستگی اجزای آن به هم و نیز اجزای جدید، بیشتر و بیشتر می شود و لذا آسیب هر جزء، می تواند به اجزاء بیشتری لطمه بزند و سیستم را با فشلی گسترده تری مواجه سازد. لذاست که می بینیم آغاز بحران اقتصادی در یک گوشه از کشورهای غربی، به سرعت تمامی آنها را فرا می گیرد و کشوری مانند جمهوری اسلامی که ارتباطی حداقلی با سیستم اقتصاد جهانی داشت، از آسیب های آن تا حد زیادی در امان می ماند. تا جایی که سیستم از وجود چنین کشوری احساس خطر نموده و توسط تحریم، نوعی «بحران مصنوعی اقتصادی» در آن ایجاد می کند تا از مهاجرت سرمایه به این کشور جلوگیری کند.
جمع بندی آنکه چنانچه آمریکا جنگی نظامی علیه منافع استراتژیک جمهوری اسلامی آغاز نماید، ایران با کمترین هزینه و به راحتی با به خطر انداختن امنیت ایالات متحده، این کشور را با بحرانی غیرقابل تصور مواجه خواهد نمود.
حال نقض دوم مطرح می شود که «مگر آمریکا نمی تواند چنین ناامنی ای را در ایران بوجود آورد»؟ او که در شرایط به ظاهر صلح، قادر است به آسانی دانشمندان هسته ای ما را ترور کند، چرا اگر اراده نماید نتواند مسئولین رده یک نظام و منافع حساس جمهوری اسلامی را نابود سازد و از این طریق، همان بحرانی اقتصادی-امنیتی را برای ما هم فراهم کند؟ پاسخ به این سوال، بر همان اساس دوگانه واقعی و ایدئولوژیکی خواهد بود.

اینگونه آغاز می کنیم: فکر می کنید واکنش مردم آمریکا و ایران به انفجار یک بمب در پایتختشان و یا ترور یک مسئولشان، چگونه خواهد بود؟ به نظرتان هیچ کدام از مسئولین کشور آمریکا، «فدائی» دارند؟ یعنی کسی که حاضر شود با اشتیاق و میل خود، جانش را فدا کند تا یک مسئول زنده بماند؟ «فدائی» یعنی آن چیزی که حتی بسیاری از «سرداران سپاه» در کشور ما دارند. خیلی واضح، الآن اگر برای رئیس جمهور سابق کشورمان اتفاقی بیفتد، صفی که برای اهداء هر عضو بدن به او تشکیل خواهد شد، چقدر طول خواهد داشت؟ پس اتفاقاً چنین اعمالی در خاک ایران بر خلاف آمریکا، بر شدت اشتیاق مردم بر مبارزه خواهد افزود. چنانچه شهید مظلوم به حق فرمود «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود».
و نکته دوم، واکنش مردم آمریکا و ایران در صورت وقوع جنگ بین این دو کشور چگونه خواهد بود؟ مگر نه این است که تنها اکثریت قریب به اتفاق آن چهار میلیون و نیم رأی سعید جلیلی، آماده نه فقط جان دادن در راه «دفاع» از کشور، که مشتاق اعزام برای جنگیدن با دشمن در خارج از خاک جمهوری اسلامی می باشند؟ و مگر پیام فیلم هایی چون اخراجی ها که فروش میلیاردی آن به منزله مهر تأیید قاطبه ملت بود، جز این است که همین جوان های به ظاهر «سوسول» که شاید مسلمانشان هم نخوانیم، فردا روزی اگر جنگی پیش آید، از بسیاری متشرعین جلودارتر خواهند بود؟
اما وضعیت در آمریکا چگونه است؟ چرا دیگر نه تنها هیچ فیلمی در مورد جنگ در این کشور ساخته نمی شود، الا اینکه «ضد جنگ» باشد، بلکه آثاری چون «آواتار» هم که قصد دارند آمریکا را ناجی جهان قلمداد کنند، صد در صد در ضدیت با جنگ ساخته می شوند؟ چه می شود که اثر ضد جنگی چون هارت لوکر در مقابل غول های رقیبش اسکار می گیرد؟ و مگر حتی همین «آرگو» نیز، ضد جنگ نیست؟ به یاد داشته باشیم که هالیوود بر خلاف سینمای نفتی و اشرافی و نخبه گرای ما، کاملاً وابسته به مردم است و جهت گیری های مردم است که فیلم سازی در آن کشور را جهت می بخشد (که حتی اگر به بالعکس آن هم معتقد باشیم، در نتیجه فرقی نمی کند)
مردم آمریکا نه تنها هیچ علاقه ای به جنگ، که هیچ رغبتی به دفاع هم ندارند و اگر سربازی به کشوری می رود، با دهها تجهیزات امنیتی و آن هم «اجباری» این کار را می کند. ایرانیان «جنگ طلب» نیستند، اما سالهاست منتظر یک جرقه اند تا حداقل بتوانند عقده این همه سال ظلم و جنایت استکبار جهانی را در جایی بگشایند و همین هم دست برتر جمهوری اسلامی است. اگر جنگی آغاز شود، در یک کشور صف های طولانی برای شرکت در آن و در دیگری، راهپیمایی های ملیونی علیه آن شکل می گیرد! این است عوامل خارجی مؤثر بر نتیجه جنگ نظامی.
نقض بعدی به این حرف، این است که «گویا شما پیام انتخابات 92 را نشنیدید»؛ 18 ملیون رأی به روحانی، به معنای یک «نه» بزرگ به سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی بود و در این شرایط، ابداً مردم حامی جنگ با ابرقدرتی چون آمریکا نیستند. برای پاسخ به این نقض، باید به 3 نکته توجه داشت. اولاً اینکه 18 ملیون رأی به روحانی را معادل نه به سیاست تهاجمی در نظر بگیریم، دقیقاً آن چیزی است که جریان آقای هاشمی به دنبال آن است. همانطورکه طیف عظیمی از 22 ملیونی که به خاتمی رأی دادند، به احمدی نژاد هم رأی دادند، قطعاً بخش عمده ای از رأی آقای روحانی نیز به دلایل دیگری چون روحانی بودن ایشان، پرستیز و بیان، وجهه اوپوزوسیونی و نهایتاً آن زیرکی شان در مناظره سیاسی بوده است. بله، قطعاً قابل انکار نیست که پیام بخش عمده رأی ایشان، اصطلاحاً همان «پایین کشیدن فیتیله» بوده است، اما نه همه اش.
نکته دوم مگر در جنگ هست ساله ما، چند درصد مردم شرکت نمودند؟ حقیقت غیر قابل انکاری که متأسفانه در رسانه ها مغفول مانده است، این است که اکثریت امت انقلاب کرده ی امام خمینی، به جنگ نرفتند. چه در سالهای ابتدای، چه میانه و چه انتهای آن. جنگ ناجوانمردانه هشت ساله ما را تنها چند صد هزار نفر آنگونه سرافرازانه به پیروزی رساندند. دیگرانی که شرکت نکردند، جز عده ای قلیل، مخالف دفاع نبودند و رزمندگان را می ستودند، اما خود جرأت ریسک جانشان را نداشتند. لذا اصولاً نیازی نیست اکثریت قریب به اتفاق ملت آماده حضور در جبهه ها باشند تا جنگ به پیروزی ختم شود. علاوه بر اینکه نگارنده بنابر دلایلی معتقد است که اکنون نسبت جوانان آماده حضور در جبهه به اول انقلاب، چند برابر شده است.
و اما نکته سوم و پاسخ اصلی، این است که در جنگ علیه یک کشور، چنانچه غلبه مطلق با طرف مهاجم نباشد، حتی مردمی که با جنگ مخالف هم بودند، پس از مدتی پای آن خواهند آمد. در ابتدای جنگ سوریه، ناپختگی ارتش این کشور در مقابله با حملات تروریست ها سبب ایجاد موجی ضد مردمی علیه حکومت آن شد. اما با گذشت مدتی از جنگ خیابانی و پیروزی های ارتش از یک سو و جنایات تروریست ها از سوی دیگر، قاطبه مردم با حکومت آن برای مبارزه با تروریست ها همنوا شدند.

مسأله ساده است؛ آن جنبش سبزی که امروز بر سیاست های احمدی نژاد و نظام علیه استکبار جهانی می تازد و رویای دوستی با آمریکا را در سر دارد، به محض اصابت اولین موشک به منزل دوست و همسایه اش از یک سو و مشاهده قدرت ایستادگی نسبی کشورش از سوی دیگر، به سرعت سر عقل آمده و جبهه اش را پیدا می کند. دقت کنید، «قدرت ایستادگی و ضربه زنی نسبی کشور خود» در این نتیجه گیری بسیار مؤثر است؛ چنانچه مردم ببینند دشمن مهاجم غلبه مطلق دارد، به جای دفاع، راهپیمایی های تسلیم برگزار خواهند نمود.
درحالیکه در کشور «معیشت محور»ی چون آمریکا، قضیه دقیقاً بالعکس است. یعنی آنچه برای مردم چنین کشوری که «تربیتی شهوانی» شده اند در درجه اول اولویت قرار دارد، «امنیت فرد خودشان» است. برای چنین مردمی به هیچ عنوان فرستادن سرباز به کشور دیگر برای نجات دنیا از تروریسم معنا ندارد و تا 11 سبتامبری اتفاق نیفتد، هیچ آمادگی نسبی ای برای جنگ ندارند. حتی از آن جلوتر، «وطن پرستی» برای یک آمریکایی دیگر معنایی ندارد و اگر بین پایان جنگ با حتی تجزیه قسمتی از خاکش و ادامه آن و حفظ تمامیتش مجبور به انتخاب شود، انتخاب دومی از او بسیار بعید می نماید.
اینها قسمتی از مجموعه دلایلی است که تاکنون مانع مواجهه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران شده است. به قسمت دوم این یادداشت، یعنی پاسخ به این پرسش که «آیا سوریه اصلاً خط قرمز جمهوری اسلامی حساب می شود و ورود به جنگی در دفاع از آن برای ما ضرورت دارد؟»
در لیست اتهام این افسر اسرائیلی به داشتن رابطه جنسی با سربازان و همچنین رفتارهای زشت و زننده با سربازان اشاره شده است.
براساس این کیفرخواست، این افسر اسرائیلی با سربازان خود در یک اتاق میخوابیده و با آنها رابطه جنسی داشته است.
علاوه بر این، در این کیفرخواست آمده است که این افسر در جلسههای مختلف با سربازان خود بیشتر درباره مسائل جنسی صحبت میکرده تا مسائل نظامی!
سایت واللا گزارش داد، دادگاه نظامی به رغم این مساله وی را بنا به شروط خاصی آزاد کرد و سپس دستور عزل وی را از پستش داد.